روز عروسی خاله زیبا، وقتی با خاله بزرگه رفته بودن توی جنگل برای عکاسی، خاله بزرگه جلوتر می‌رفته و مراقب بوده که پای عروس و داماد توی فضولات فرو نره. به این صورت که «بچه‌ها اینجا پی‌پی‌ـه، مرقب باشید... پاتون نره تو اَنا... پاتون تو گُه نره...»

دستِ آخر خودش پاش میره توی گُه! داشتم نگاه می‌کردم به خودم توی این چند ماه اخیر. من همون آدمی‌ام که به دوستام می‌گم مراقب گُه‌های کفِ زندگی باشید... گند بالا نیارید... پاتون توی گُه نره... و خودم؛ تا زانو توی گُهم!..

هشتگ رطب خورده منع رطب کِی کُند

هشتگ اول خودت رو ارشاد کن

هشتگ آدم باش

هشتگ اول خودت از تو  گُه‌ها بیرون بیا بعد واسه بقیه نسخه بپیچ